سلام
چند وقت پیش شدید دلم گرفته بود و تا میومدم تو اتاق حرم امام رضا (علیه السلام) دلم هوایی می شد، یه دوست عزیزی بهم می گفت: طلبیده شدی، حتما بزودی می ری مشهد اما بهش می گفتم نه بابا خدا منو رها کرده !!!
یک روز خواهرم زنگ زد و گفت ما پس فردا می ریم مشهد....چقدر دلم شکست و... بهش گفتم می شه منم بیام؟!- حالا اینا از یه ماه قبل بلیط گرفته بودن- گفت بعید می دونم اما می پرسم ! یه روز مونده به رفتن زنگ زد گفت تو چه دعایی کردی که درست شد؟!! هاج و واج مونده بودم...تا رسیدن به مشهد انقدر اتفاقای عجیبی افتاد که هر لحظه می گفتم: نه بابا خدا خواسته دل منو خوش کنه...من و مشهد، اونم به این سرعت ! اما وقتی رسیدم....یادش بخیر ! تو دعای جامعه که روز زیارتی امام خونده شد، مداح گفت شما ها الکی نیست که اینجایید، به خودتون ببالید که این روزا اینجا طلبیده شدین. تو دلم گفتم نه انگار خدا دوستم داره ها! اینا از لطف خداس به من که همیشه مراقبمه! خلاصه زورکی هم که شده خودمو تحویل گرفتم....البته برای اون عزیزی هم که بهم گفت طلبیده شدی، مخصوص زیارت کردم.
حالا اینا رو گفتم ، خوبه یه نگاه بکنیم به آیات 15 و 16 سوره فجر:
فَأمَّا الإنسَانُ إذَا مَا ابْتَلاهُ رَبَُّهُ فَأکرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أکرَمَنِ * وَ أمَّا إذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أهَانَنِ*
اما انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش ، اکرام می کند و نعمت می بخشد (مغرور می شود و) می گوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است!» * و اما هنگامی که برای امتحان، روزیش را بر او تنگ می گیرد (مأیوس می شود و) می گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!»
می بینید...دیگه حرفی بجا نمی مونه...خدا همه حرفا رو زده!!! البته تو آیات بعد علت این جور آزمایش ها رو هم گفته و اینکه یه روز میاد که :
یَقُولُ یَا لَیتَنِی قَدَّمتُ لِحَیَاتِی *
می گوید: «ای کاش برای (این) زندگیم چیزی از پیش فرستاده بودم !»
خوش به حال اون نفوس مطمئنه ای که بجای حسرت خوردن ، خود خدا بهشون میگه بفرمایین به بهشتم: « وَادْخُلِی جَنَّتِی» ؛ اما در چه حالی؟: « إرجِعِی إلَی رَبِّکِ رَاضِیَّهً مَرضِیَّه»
حرف آخر:
فرق دل با ساعت در این است که ساعت وقتی زنگ بزند صاحبش را بیدار می کند اما دل وقتی زنگ بزند صاحبش را می خواباند!
*أللّهم عجّل لولیک الفرج و العافیه و النّصر*
التماس دعا