• وبلاگ : بي نشان
  • يادداشت : امام دلها!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 60 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آزاده اي كه بود گرفتار خال دوست

    آزاد گشت و رفت به كوي وصال دوست

    بيمار شد چو ديده بيمار دوست ديد

    شد پاي تا به سر همه محو جمال دوست

    دردا كه از سپهر ولايت غروب كرد

    ماهي كه گشته بود سرا پا هلال دوست

    يك لحظه بيم راه زدشمن به دل نداد

    يكدم تهي نگشت دلش از خيال دوست

    هم چون علي زپنجه دنيا و اهل آن

    دامن كشيد و گفت كه ماييم و خال دوست

    امروز قدر و عزت و مجد و جلال ماست

    مرهون تو قسم به مقام و جلال دوست

    التماس دعا موفق باشيد