سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]

بی نشان


سلام

 

سال نو مبارک....انشا الله که سال پر خیر و برکتی باشه و چشممون به ظهور آقامون روشن بشه

 

سال گذشته رو اصلا دوست نداشتم اما روزای آخر تونستم با یه کمک کوچولو تو جابجایی خونه ، مامان و بابا رو از خودم راضی کنم که خودش قشنگترین پایان بود.

 

کلی برنامه ریخته بودیم که بعد تحویل سال بریم شمال و مادر رو برداریم بریم مشهد که همزمان میشد با سفر بچه های رهپویان و بعدم برگشتنی بریم یه صله رحم اساسی بکنیم !

اما شب عید شنیدیم که برادر همسرم که بزرگ و عزیز فامیلم هستن از نردبان افتادن و استخوان زیر لگن ایشون بدجوری شکسته....این اتفاق وقتی افتاد که داشتن راه می افتادن برای مشهد....خلاصه سفر هممون بهم خورد....روزای اول سال خیلی سخت گذشت چون ایشون قبلا سکته مغزی کرده بودن و همه نگران عملشون بودن اما خدا رو شکر بخیر گذشت.

موقع عمل زنگ زدم به آبشار گلم که بگم رفتین حرم دعا کنید... ساعت یک گذشته بود...گوشی جواب نداد ...حدس زدم تو حرم باشن اس ام اس دادم که در اومدن ببینن ! چند دقیقه بعد دیدم جواب اومد!! آبشار می گفت وقتی اس ام اس دادی تو حرم بودیم...تعجب کردیم چون اونجا کلا خط بستس و برای جواب مجبور شدیم بیایم بیرون!!!

قربونش برم آقا رو که انقده هوای زائراشو داره... روز آخر که مرخص می شدن رفتیم کنار دریا....سرد بود ولی خوش گذشت....چقده آفریده های خدا قشنگن!

وقتی داشتیم برمی گشتیم توی جاده هراز گیر افتادیم تو برف و کولاک.توی اون گردنه همه ماشینا از هم سبقت می گرفتن تا زودتر نجات پیدا کنن. برف و مه همه جا رو پوشونده بود...هیچ خونه ای هم نبود نزدیکش....شدیدا ترسیده بودم و نگران....شاید تعجب کنین اما نگرانیم از ...ببخشینا...از نیاز به دستشویی بود...میبینید انسان چقده حقیره!!! چقده ما نیازمندیم اما با کوچکترین کاری به خودمون مغرور میشیم!

 

" بسم الله الرحمن الرحیم"

"هل أتی علی الانسان حینٌ من الدهر" خداوند در سوره انسان به این مدت زمانی که بر انسان گذشت و کوچکی و حقارت انسان اشاره میکنه که در تمام این مدت  " لم یکن شیئاً مذکورا " چیز قابل ذکری نبود!

" إنّا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج" همانا ما انسان را از نطفه ای مختلط آفریدیم . " نبتلیه " او را می آزماییم!!!

ای انسانی که از این نطفه ناچیز به وجود اومدی یادت باشه در آزمایشی،هر لحظه ات داری امتحان پس میدی اما غره میشی به توانایی هات در حالیکه این خداست که " فجعلناه سمیعاً بصیرا "...چرا خدا بهت شنوایی و بینایی داد....هیچ هواست هست؟!

آخه خدا دوست داره پس ابزار استفاده از هدایتش رو بهت میده اما کاش شکر این نعمت رو بدونی و بجا بیاری :" إنّا هدیناه السّبیل إمّا شاکراً و إمآ کفورا "

 

تولد برترین خلقت خدای باری تعالی،  پیامبر رحمت و مهربانی رسول خدا محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله )  و رهبر شیعیان جهان امام جعفر صادق (علیه السلام) بر همه شما مبارک باد

 

 

حرف آخر:

 

آن که چند روزی کشیک نفس خود را بکشد و صادرات و واردات آن را مواظب باشد بدرد خود می رسد و چاره ی درمانش می کند!

علامه حسن زاده آملی

 

 

التماس دعا



بی دل ::: چهارشنبه 86/1/15::: ساعت 2:20 عصر